به گزارش خبرنگار اقتصاد و انرژی گروه اقتصادی باشگاه خبرنگاران جوان،،یکی از کاستی هایِ جدیِ امروز کشور، به خلاء مهارت کافی در نیروی انسانی جویای کار جامعه باز می گردد.
با وجود تکثر قابل توجه دانش آموختگان ،شاهد حجم انبوهی از بیکاری در کشور هستیم که متاسفانه بخش عمده این معضل نیز مشمول فارغ التحصیلان مراکز علمی و دانشگاهی می شود و به تعبیر دیگر ضریب بیکاری در افراد و گروه هایی که از تحصیلات عالیه برخوردار نیستند به نسبت افراد و گروه هایی که از تجربه تحصیل در دانشگاه برخوردار هستند به مراتب کمتر است و گواه صدق این ادعا،به روشنی در اعداد و ارقامی که از سوی مراجع ذی ربط، منعکس شده،نموددارد،امری که در این مَجال،ضرورتی برای ریز شدن در آن احساس نمی شود و پیش از این در قالب گزارش های متعدد به آن پرداخته شده است.
به گزارش خبرنگار اقتصاد و انرژی گروه اقتصادی باشگاه خبرنگاران جوان،،یکی از کاستی هایِ جدیِ امروز کشور، به خلاء مهارت کافی در نیروی انسانی جویای کار جامعه باز می گردد.
با وجود تکثر قابل توجه دانش آموختگان ،شاهد حجم انبوهی از بیکاری در کشور هستیم که متاسفانه بخش عمده این معضل نیز مشمول فارغ التحصیلان مراکز علمی و دانشگاهی می شود و به تعبیر دیگر ضریب بیکاری در افراد و گروه هایی که از تحصیلات عالیه برخوردار نیستند به نسبت افراد و گروه هایی که از تجربه تحصیل در دانشگاه برخوردار هستند به مراتب کمتر است و گواه صدق این ادعا،به روشنی در اعداد و ارقامی که از سوی مراجع ذی ربط، منعکس شده،نموددارد،امری که در این مَجال،ضرورتی برای ریز شدن در آن احساس نمی شود و پیش از این در قالب گزارش های متعدد به آن پرداخته شده است.
اما باید به این سئوال پاسخ داده شود که چرا بخش قابل توجهی از بیکاران و جویندگان شغل در جامعه مشمول این طیف از گروه های جمعیتی می شود،افراد و گروه هایی که اساسا با هدف و رویای دست یافتن به مشاغل مورد دلخواه خویش و متناسب با رشته علمی که آن را برگزیدند، سودای اشتغال پس از دوران فارغ التحصیلی را در سر می پَروَرانده اند،اما بعد از اتمام تحصیلات با بن بستی ویران کننده تحت عنوان بیکاری مواجه شده اند و همین عارضه آنها را گرفتار مسائل و دغدغه های اقتصادی و اجتماعی و حتی روحی و روانیِ بسیار، کرده است.
پاسخ به این سئوال از ابعاد گوناگون قابل بررسی و تبیین است که در ذیل این گزارش به آن پرداخته می شود.
یکی از دلایل ظهور بیکاری در قشر تحصیلکرده جامعه به عدم نیازسنجی مناسب و متناسب با شرایط و اقتضائات جامعه باز می گردد.
به واقع،منطق حکم می کند مراکز دانشگاهی به تناسب نیاز کشور در رشته های گوناگون به جذب دانشجو مبادرت ورزند،امری که متاسفانه در طی سالیان گذشته مورد توجه قرار نگرفته و به تبع ، هرآنچه ضریب جذب و فارغ التحصیلیِ دانش آموختگان در رشته های دانشگاهی فراتر از حد نیاز افزایش یابد به همان میزان نیز شاهد تکثر افزون تر بیکاری خواهیم بود.
از دیگر سو،انتظارات قشر تحصیلکرده جامعه نسبت به کیفیت شغلی که مقرر است در آن مشغول به فعالیت شوند،بسیار بالا رفته و طبیعتا قرار نیست تمامی فارغ التحصیلان پشت میز نشین شوند و یا در سطوح مدیریتی مشغول به فعالیت شوند و این قاعده نه تنها در خصوص ایران بلکه در ارتباط با کلیه کشورها و جوامع جهان،مصداق پیدا می کند.
البته نمی توان از دایره انصاف خارج شد و به هر حال،یک فرد تحصیلکرده انتظار دارد به تناسب زمان و هزینه ای که چه بصورت شخصی و چه بصورت دولتی برای تحصیل او مصروف شده،در شغل متناسب با علاقه و تخصص خویش مشغول به فعالیت شود اما این نگاه منصفانه نباید نافی این واقعیت شود که کشور در حوزه های گوناگون فعالیتی نیازمند نیروی انسانی است و امکان و شرایط اشتغال و هدایت تمامی تحصیلکردگان به مشاغل مورد دلخواهشان وجود ندارد که البته این نقیصه،بازخورد و نتیجه اشکال اولیه(عدم جذب دانشجو به تناسب نیاز موجود کشور و تصمیمات و انتخاب هایِ هیجانیِ متقاضیان تحصیل در انتخاب رشته و ورود به دانشگاه) است.
اما در این میان،یکی از اصلی ترین نقیصه ها،به ضعف در مهارت افزایی نیروی انسانی،بخصوص در طِیفِ تحصیلکرده جامعه،معطوف می شود.
اگر بی پرده سخن گوییم باید به این واقعیت تلخ و غم انگیز اشاره شود که متاسفانه بسیاری از فارغ التحصیلان مراکز علمی و دانشگاهی کشور فاقد مهارت و تخصص کافی در رشته هایی هستند که به تعبیر خود،سال ها هزینه و عمر خویش را صَرفِ آن کرده اند.
قاسم دولتخواه،یکی از مدیران مراکز صنعتی و تولیدی در استان البرز،در گفتوگو با خبرنگار اقتصاد و انرژی،با اشاره به ضرورت ارتقای مهارت افزایی در میان فارغ التحصیلان دانشگاهی و به تعبیر صحیح تر در فرآیند تحصیلِ در مراکز علمی و دانشگاهی گفت: همواره از موضوع سابقه کاری به عنوان مانعی جدی و بزرگ در پیش پای جویندگان شغل یاد می شود و به درستی به این موضوع اشاره می شود که به هر ترتیب متقاضیان شغل باید از یک نقطه و مبدایی شروع به فعالیت کنند و تاکیدِ به برخورداری از سابقه شغلی به عنوان پیش شرط استخدام و اشتغال ، با این واقعیت منافات دارد.
وی افزود:علی رغم وارد بودن این نقد و ایراد،نباید این واقعیت را نادیده اِنگاشت که بخشی از این پیش شرط استخدام برای به اصطلاح جویندگان شغل،ریشه در این واقعیت تلخ دارد که بسیاری از فارغ التحصیلان دانشگاهی از مهارت کافی در زمینه تحصیلی خویش برخوردار نیستند و این فقدان باعث می شود که میان بندهایی که به عنوان ضروریات و شرایط جذب نیرو مطرح و اِعمال می شود به اَمرِ برخورداری از سابقه کاری تاکید شود.
دولتخواه تصریح کرد:بنده،به عنوان مدیر یک مرکز تولیدی و صنعتی با علم به این واقعیت و نقدی که بعضا بصورت مستقیم ،متقاضیان شغل در فرآیند مصاحبه و بررسی مدارک به آن اشاره می کنند،ناچار به لحاظ کردن این شرایط هستم،زیرا کارخانه ای که در حال حاضر در زمینه تولید مشغول به فعالیت است،محل کسب مهارت نیست و در واقع می باید این مهارت در فرآیند تحصیل و آموزش آموخته شود و به تبع نیروی انسانی جذب شده باید در مقطع کوتاهی پس از جذب بهره وریِ خویش را به اثبات رساند ،در غیر اینصورت وقت و هزینه این مرکز مصروف مسائلی می شود که در شرایط فعلی و آن هم با وجود مشکلات اقتصادیِ بَیِنی که شاهد آن هستیم،مقرون به صرفه نخواهد بود.
این امر نه تنها در حوزه های فنی،تولیدی و صنعتی بلکه در رشته های انسانی نیز ظهور پیدا می کند و شاهد آن هستیم که فارغ التحصیلان فلان رشته دانشگاهی با وجود برخورداری از مدرک کارشناسی یا کارشناسی ارشد به معنای واقعی کلمه کارشناس نیستند و جز حجمی از محفوظات تئوریک ، فاقد توان کافی برای ایفای نقش در رشته مربوط هستند.
بارها این عبارت مطرح شده که ورود به دانشگاه در کشورهای توسعه یافته امری سهل است، اما خروج از آن و اِتمام فرآیند آموزش و کسب مهارت بسیار دشوار است و دانشجو به سختی موفق به دریافت مدرک می شود که این امر دال بر این واقعیت است که مراکز علمی و آموزشی در کشورهای پیشرفته،حساسیت بسیاری نسبت به زبده و خبره شدن دانشجو اعمال می کنند که البته طرح این موضوع به معنای مطلق بودن این قاعده و رویه در کشورهای توسعه یافته نیست،آنچنان که کم نیستند دانشگاه هایی که اساسا مدارک علمی آنها مورد تایید وزارت علوم ایران نیست و به موازات آن مراکز علمی و دانشگاهی بسیاری در ایران در امر آموزش سختگیری بسیاری را لحاظ می کنند اما این رویکرد صحیح،متاسفانه فراگیر و گُسترَدِه نیست.
یکی از ایرادها ، به فضا و زمینه فکریِ حاکم بر اذهان و افکار عمومی متقاضیان تحصیل و خانواده های آنها معطوف می شود ، به نحوی که برخی گمان می کنند،موفقیت آنها،ضرورتاً مستلزم تحصیل در رشته هایی خاص است که بنابر ملاحظاتی از اشاره مستقیم به عناوین چنین رشته هایی پرهیز می کنیم،در صورتی که یک فرد فنی و متخصص در رشته های مکانیک ، برق ، ساختمان ، ،تراشکاری،درودگری و صدها رشته فنی و تخصصی دیگر نیز می تواند به عنوان یک فرد موثر در جامعه ایفای نقش کند،و قطع به یقین در این امر،آموزش فنی و حرفه ای و توسعه و تقویت آن در کشور،نقش موثری ایفاء می کند.
چندی پیش،فرهاد فلاحتی،نماینده مجلس شورای اسلامی در حاشیه بازدید از مراکز آموزش فنی و حرفه ای در جمع خبرنگاران اظهار کرد:می باید برای توسعه آموزش های مهارتی،تلاش افزون تری لحالظ شود،زیرا آموزش فنی و حرفه ای نقشی محوری در اشتغالزایی و تحقیق سیاست های اقتصاد مقاومتی (به عنوان نقشه راهِ جامِعِ اقتصادی و توسعة کشور) ایفاء می کند.
وی می گوید:تنها مرکزی که می تواند در زمینه اشتغالزایی و توسعه فرصت های شغلی،نقشی محوری و بسیار کارآمد ایفاء کند،به همین حوزه ها (فنی و حرفه ای) معطوف می شود.
متاسفانه در سالیان و دهه های گذشته،موضوع مهارت افزایی در محوریت عرصه آموزشی کشور قرار نداشت و امروز پس از گذشت سال ها و دهه ها،جامعه با هزینه سنگین بیکاری و تبعات و پیامدهای خسارت بار آن مواجه شده است.
چندی پیش،همایون یوسفی،نماینده مردم اهواز نیز در مجلس شورای اسلامی،مطرح کرد:متاسفانه در بحث توسعه مهارت آموزی،مسئولان دچار غفلت شده اند و با آسیب شناسی عارضه بیکاری این واقعیت مسجل می شود که فقدان مهارت یا ضعف های مهارتی،عامل اصلی از دست رفتن شانس برخوردای از شغل به شمار می رود.
وی می گوید:برای ایجاد شغل،زیرساخت لازم ایجاد نشده و همین نارسایی باعث شده ( بسیاری از ) جوانان پس از ورود به دانشگاه ها و پس از فارغ التحصیلی،از مهارت کافی برای اشتغال بی بهره باشند و متاسفانه این خلاء در اشتغال در حال حجیم و بزرگ تر شدن است.
به زعم این نماینده مجلس شورای اسلامی،حوزه خدمات،75 درصد از اشتغال کشور را تامین می کند و نیاز است فنی و حرفه ای برای توسعه اشتغال در این حوزه،برنامه های لازم را تدوین،طراحی و عملیاتی کند.
تجارب تلخ سالیان اخیر باعث شده تا آموزش و پرورش کشور به عنوان قطب اصلی تربیت نیروی انسانی در راستای توسعه آموزش های فنی و حرفه ای تلاش هر چه بیشتری را لحاظ کند.
علی ذبیحی،مشاور وزیرِ اسبق آموزش و پرورش در گفت و گویی کوتاه با خبرنگار اقتصاد و انرژی،با اشاره به مطلب فوق گفت : نقش فنی و حرفه ای در مهارت آموزی و مهارت افزاییِ دانش آموزان و نوجوانان غیر قابل انکار است و همین واقعیت باعث شده در سالیان اخیر توجه افزون تری نسبت به تقویت و افزایش کَمی و کِیفی مدارس فنی و حرفه ای لحاظ شود.
در کنار این الزامات،موضوع سنجش استعدادها یا همان استعداد سنجی،از امور و ضروریاتِ مهم دیگری است که نباید به سادگی از آن گذشت و قطعا توجه به این اَمرِ خطیر و هدایت صحیح تحصیلی دانش آموزان متناسب با توانایی ها و استعدادهای آنها و همچنین فرهنگ سازیِ اصولی و توجُهِ اذهان و افکار عمومی جامعه،بخصوص والدین دانش آموزان به این واقعیت که موفقیت فرزندان آنها ، لزوما با پزشک،وکیل یا قاضی شدن تضمین نمی شود،از مولفه های حائز اهمیتی است که علاوه بر کاهش ضریب بیکاری،زمینه و بستر شایسته تر توسعه فنی،تولیدی و اقتصادی کشور(در سایه مهارت آموزی و مهارت افزایی فزاینده تر را ) فراهم می سازد.