به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛آیا کسی غیر از ما میتواند در خوشبختی یا بدبختی ما سهم موثری داشته باشد؟باید در زوایای نهفته مسیری که آمدیم خوب جستجو کنیم و در نهانخانه دلمان ببینیم چه کرده ایم، دفتر حساب و کتاب را بگشاییم و روشنایی و تاریکی آن را بررسی کنیم، این همان محاسبه است. قرآن جواب این سوالات پیچ در پیچ ذهنمان را به زیبایی پاسخ میدهد.
کسی که مومنی را اندوهگین سازد، آن گاه دنیا را به او ببخشد، این بخشش گناه او را جبران نمیکند.
وَمَا أَصَابَکُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَیَعْفُو عَنْ کَثِیرٍ (۱) هر مصیبتی به شما رسد به خاطر اعمالی است که انجام دادهاید، و بسیاری را نیز عفو میکند.
آری بسیاری از مشکلات و مصائب به دستان خود ما در زندگی ایجاد شده است، زیرا زندگی ما محصول اعمال و رفتار ماست گاهی حقوقی که برگردن ماست و ما آگاهانه یا ناآگاهانه در اداء آن غفلت میکنیم، آثار و عواقبی در زندگی ما به جا میگذارد که جبران آن بسیار سخت است.
حق الناس گره کور زندگی
شریفترین مخلوق خداوند که صاحب حق است انسان میباشد. به همین علت رعایت و نادیده گرفتن حق، ارتباط مستقیمی با عدالت خداوند دارد. حقوق مردم، برای خداوند بسیار باارزش است تا جایی که خداوند از حق خود میگذرد، اما از حق مردم نمیگذرد. این بیانگر این امر است که احترام به حقوق دیگران و ادای آن یکی از اساسیترین اهداف ادیان اسمانی است.
قرآن کریم در آیات بسیاری مومنان را چه در باب مسائل اقتصادی و چه در باب حقوق اجتماعی دعوت به احترام حقوق مردم نموده است.
حق الناس حقوقی است که انسان در رابطه با دیگران باید رعایت کند و رعایت نکردن حقوق دیگران باعث گرفتاری انسان در دنیا و قیامت میشود.
امام جعفر صادق (علیه السلام) میفرماید: ما عبدالله شیء افضل من اداء حقوق المومن: هیچ عبادتی بالاتر از اداء حق مومن نیست.
ارزش مؤمن
انسان از حرمت بالایی برخوردار است پس باید شخصیت او حفظ گردد. هرگونه تحقیر، تمسخر ضربهای بر پیکره روح شخص وارد میسازد که تا سالها این آسیب، چون زخمی وجود آن شخص را نابود میکند. علت اینکه در آیات و روایات به حق الناس اهمیت فراوانی داده شده به خاطر صدمههایی است که به شخصیت انسان در مسیر رشد وارد میشود.
حق الناس فقط در مسایل مالی نیست بلکه دل شکستن از مصادیق بارز حق الناس است که غالبا به این امر مهم بی توجه هستیم، به راحتی به عرض و آبروی مسلمان صدمه میزنیم، دلی را میشکنیم، توهین میکنیم، شخصیتی را خرد میکنیم و رد میشویم غافل از اینکه با این کار گره کوری به زندگی خود زده ایم و تا جبران مافات نکنیم آن گره باز نمیگردد.
کفاره دل شکستن
آزار و اذیت مؤمن در اسلام حرام است و به طور کلی شکستن دل انسان مومن که به تعبیر روایات احترام او از کعبه بیشتر بوده و دارای آثار وضعی و جانبی فراوانی است زیرا دلی که شکست به سادگی التیام نمییابد و جبران آن دشوار است.
در حدیث از معصوم روایت شده است که:من احزن مومنا ثم اعطاه الدنیا، لم یکن ذلک کفارته ولم یوجر علیه: کسی که مومنی را اندوهگین سازد، آن گاه دنیا را به او ببخشد، این بخشش گناه او را جبران نمیکند.
پس در مرحله اول باید انسان مراقب باشد دلی را نشکند و قلبی را جریحه دار نسازد و اگر خدای ناکرده این اتفاق افتاد باید به سرعت جبران و تلافی کند و دل شکسته را التیام بخشد و آن را بدست آورد.
در حدیث آمده است که خداوند میفرماید: انا عندالمنکسره قلوبهم: من همدم قلبهای شکسته هستم. انسان دل شکسته در پیشگاه خداوند دارای جایگاه ویژهای است.
صدمات جبران ناپذیر
شاید از خود سوال کنید چرا این قدر این مساله مهم است؟ در جواب میگوییم آیا تابه حال انسانهایی را دیده اید که دچار بیماریهای روانی چون؛ خساست، لجبازی، بیش از حد تمیز و وسواس گونه بودن، دارای افسردگی سنگین، دچار اضطراب فراگیر، مبتلا به خشم انفجاری، بدجنسی و کینه توزی یا بیش از حد شکاک بودن، باشند؟
همه اینها آسیبهایی است که در دوران کودکی به فرد وارد شده و مسلماً با محبت و توجه و عشق نمیشود این همه صدمه زد. همه این بیماریها با شکستن روح و روان آدمی ایجاد میشود و دیگران بدون توجه به اهمیت این امر ضربات خود را وارد میکنند و به راحتی رد میشوند و گاهی سالها انسانی بیمار میشود و تمام ابعاد زندگی فرد درگیر این مشکل میگردد و روح او را فلج میسازد زیرا بعضی چیزها گران بدست میآیند و ارزان از دست میروند. شاید نتوان باور کرد که شخصیت یک انسان محصول یک عمر زندگی و تلاش و سختی است که ممکن است در یک لحظه از دست برود و خدشه دار شود.
چگونه میشود روح زخمی انسانی را التیام بخشید؟ آیا بهتر نیست اندکی تأمل و صبر کنیم و به راحتی در شکستن دلها و زخم زبانها تعجیل نکنیم.
در قرآن کریم آیات بسیاری وجود دارد که به این موارد اشاره نموده و در واقع، به ریشه و دلیل آزرده خاطر شدن دیگران پرداخته و توصیههایی در این زمینه ارائه فرموده اند که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
الف. برخی آنچه از آنها نهی شده است:
مسخره کردن دیگران: "یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا لا یسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسى أَنْ یکُونُوا خَیراً مِنْهُمْ وَ لا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ عَسى أَنْ یکُنَّ خَیراً مِنْهُن"؛ اى افراد با ایمان! گروهى از مردان شما گروهی دیگر را مسخره نکنند، شاید آن مسخره شدگان بهتر از آنها باشند؛ و گروهى از زنان شما نیز دیگران را مسخره کند، شاید آن مسخره شدگان بهتر از آنها باشند.
عیب جویی: "وَ لا تَلْمِزُوا أَنْفُسَکُم"؛ به عیب جویی از یکدیگر مپردازید.
یکدیگر را با نام زشت خواندن: "وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقاب"؛ با نامهای زشت، یکدیگر را مورد خطاب قرار ندهید.
حق الناس فقط در مسایل مالی نیست بلکه دل شکستن از مصادیق بارز حق الناس است که غالبا به این امر مهم بی توجه هستیم، به راحتی به عرض و آبروی مسلمان صدمه میزنیم، دلی را میشکنیم، توهین میکنیم، شخصیتی را خرد میکنیم و رد میشویم غافل از اینکه با این کار گره کوری به زندگی خود زده ایم و تا جبران مافات نکنیم آن گره باز نمیگردد.
روی از دیگران برگرداندن: "وَ لا تُصَعِّرْ خَدَّکَ لِلنَّاس"؛ با بی اعتنایی از مردم رو مگردان.
با تکبر و غرور راه رفتن: "لا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحا"؛ هنگام راه رفتن، باد نخوت بر گلو مینداز!
سر از کار دیگران در آوردن و غیبت کردن: "وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا یغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضا"؛ به دنبال سر درآوردن از کار دیگران نبوده و غیبت نکنید.
دوستیهایی که حق الناس ایجاد میکنند
وقتی به کسی میگوییم دوستش داریم در قبال او مسئولیم این هم ازمصادیق حق الناس است، براحتی نمیتوانیم بعد از مدتی خانه دلش را خراب کنیم و رد شویم و دلش را بشکنیم زیرا آسیبهای جدی بر او وارد میسازیم که گاهی تا چندین سال او نیاز به ترمیم روحی دارد.
امروزه کلمه دوست داشتن متاع بی ارزشی شده که سر هر کوی و بامی خرید و فروش میشود، غافل از آثار و پیامدهای سوئی که رد پایش بر جان و روح انسانها باقی میماند هستیم.
دل که بازار نیست تا محل عبور و مرور باشد دل حریم امن الهی است پس مواظب باشیم با جهل و غفلت هایمان جان و روحهای پاک راخط خطی نکنیم.
منبع:تبیان